در گوشه و کنار جهان، ساعتهایی وجود دارند که علاوه بر نمایش زمان، ردپای خود را در تاریخ گذاشتهاند. پشت هر کدام از این ساعتها، قصهای پنهان است؛ قصهای که گاهی به اندازهی خود تاریخ بشر هیجانانگیز و پرماجراست. بعضی ساعتها، شاهد جنگها، اختراعات، انقلابها و حتی لحظاتی سرنوشتساز در زندگی انسان بودهاند. از ساعتهای عظیمی که بر برجها حکمرانی میکردند تا ساعتهای کوچکی که در جیب یک سیاستمدار یا دانشمند جا میگرفتند، هرکدام بخشی از این روایت را ساختهاند. در ادامه و به بهانهی روز جهانی ساعت، با هم سفری میکنیم میان ده ساعت تاریخی و خاص جهان که هر کدام داستانی منحصر به فرد برای گفتن دارند.
1️⃣ ساعت آفتابی دره پادشاهان، مصر
در سال ۲۰۱۳، باستانشناسان در دل شنهای درهی پادشاهان، جایی که مقبرهی فراعنه قرار دارد، به کشفی غیرمنتظره رسیدند؛ یک ساعت آفتابی سنگی که حدود ۳۵۰۰ سال قدمت دارد. این قطعهی آهکی ساده در نگاه اول فقط یک نیمدایره حکاکیشده به نظر میرسد؛ اما خطوط منظم و تقسیمبندی دقیقش نشان میدهد کارکردی فراتر از یک سنگ معمولی داشته است.
این ساعت احتمالاً در اختیار کارگران و معمارانی بوده که مشغول ساخت مقبرهها بودند. آنها با دنبال کردن سایهی یک میلهی کوچک در مرکز، میتوانستند ساعات روز را اندازه بگیرند و کارشان را با نظم بیشتری پیش ببرند. نکتهی جالب این است که بخشهایی از این تقسیمبندی به نیمساعت اشاره دارد؛ چیزی که نشان میدهد مصریها نه فقط روز را به بخشهای کلی، بلکه به بازههای کوچکتر هم تقسیم کرده بودند.
امروز این ساعت به عنوان یکی از قدیمیترین نمونههای شناختهشدهی ساعت آفتابی جهان در موزه نگهداری میشود. آنچه این کشف را جذابتر میکند این است که ما را مستقیماً به زندگی روزمرهی کارگران ۳۵ قرن پیش وصل میکند—آدمهایی که مثل ما زمان برایشان ارزش داشت، حتی اگر واحدهای اندازهگیریشان با ما فرق میکرد.
2️⃣ ساعت کلیسای سالزبری، انگلستان
درون کلیسای جامع سالزبری، یکی از شگفتیهای مهندسی قرون وسطی هنوز نفس میکشد: قدیمیترین ساعت مکانیکی فعال جهان. این ساعت حدود سال ۱۳۸۶ میلادی ساخته شد. این ساعت، صفحه یا عقربهای نداشت و تنها با به صدا درآوردن ناقوس، گذر ساعتها را به مردم اعلام میکرد.
ساعت سالزبری از آهن دستساز ساخته شده و مکانیزمش بر پایهی سیستم ابتدایی ورج و فولیوت کار میکند؛ سیستمی که با جلو و عقب رفتن یک میلهی وزنهدار، حرکت یکنواخت چرخدندهها را تنظیم میکرد تا زمان به صورت منظم اندازهگیری شود.
سرنوشت این ساعت هم مثل خودش پرماجراست. در قرن هجدهم، برجی که ساعت در آن نصب بود تخریب شد و مکانیزمش کنار گذاشته شد. دههها بعد، در سال ۱۹۲۸، ساز و کار قدیمی به طور اتفاقی دوباره کشف شد. پس از بازسازی در دهه ۱۹۵۰، ساعت دوباره به کار افتاد و امروز بازدیدکنندگان میتوانند کارکردش را ببینند؛ دستگاهی که بیش از شش قرن پیش ساخته شده و هنوز هم زمان را با زنگهای آهنینش اعلام میکند.
3️⃣ ساعت نجومی پراگ، جمهوری چک
در قلب میدان شهر قدیم پراگ، یکی از مشهورترین ساعتهای جهان هنوز کار میکند: ساعت نجومی پراگ که در سال ۱۴۱۰ ساخته شد. این سازه ترکیبی از هنر، مهندسی و نجوم است و نه تنها زمان، بلکه موقعیت خورشید، ماه و علائم زودیاک را هم نمایش میدهد.
جذابیت اصلی این ساعت در نمایشهای زندهی مجسمههای کوچکی است که هر ساعت به حرکت درمیآیند. از جمله، فیگورهای دوازده حواری و نمادهایی چون مرگ یا حرص که مقابل چشم تماشاگران جان میگیرند.
روایتی افسانهای هم به شهرت این ساعت دامن زده است. میگویند سازندهاش را کور کردند تا نتواند نسخهی مشابه دیگری بسازد. این قصه درست باشد یا نه، ساعت نجومی پراگ امروز هم یکی از بزرگترین جاذبههای گردشگری اروپا است و ترکیب علم و هنر قرون وسطی را در برابر چشمان ما زنده نگه داشته است.
4️⃣ ساعت بیگ بن (Big Ben)، لندن
در کنار ساختمان پارلمان بریتانیا، برجی ایستاده که صدای زنگش نه فقط برای لندن، بلکه برای تمام جهان شناختهشده است: بیگ بن. این برج ساعت در سال ۱۸۵۹ میلادی تکمیل شد و از همان ابتدا به یکی از نمادهای اصلی بریتانیا تبدیل شد.
اسم «بیگ بن» در واقع به زنگ بزرگ داخل برج اشاره دارد، نه کل سازه. این زنگ بیش از ۱۳ تن وزن دارد و صدای بم و قدرتمندش طی یک و نیم قرن گذشته در بسیاری از لحظات تاریخی، از جنگ جهانی دوم گرفته تا جشنهای سال نو، همراه مردم بوده است.
بیگ بن فقط یک نشانه معماری نیست؛ بلکه به نمادی فرهنگی و سیاسی تبدیل شده است. وقتی در جریان بمباران لندن در جنگ جهانی دوم، برج و ساعت آسیب دیدند اما همچنان کار کردند، این تصویر به یکی از نمادهای مقاومت و استقامت مردم بریتانیا بدل شد. امروز هم بازدیدکنندگان از سراسر دنیا برای شنیدن صدای همان زنگ تاریخی و دیدن برج ساعت پارلمان، راهی لندن میشوند.
5️⃣ ساعت شکسته ناگازاکی، ژاپن
در میان اشیای باقیمانده از بمباران اتمی ناگازاکی در سال ۱۹۴۵، یک ساعت دیواری شکسته بیش از همه چشمها را خیره میکند. عقربههای این ساعت درست روی ۱۱:۰۲ دقیقه متوقف شدهاند؛ همان لحظهای که انفجار شهر را در خود فرو برد.
این ساعت ساده، امروز در موزه صلح ناگازاکی نگهداری میشود و به نمادی جهانی از فاجعه جنگ هستهای تبدیل شده است. بازدیدکنندگان وقتی پشت ویترین به عقربههای متوقف نگاه میکنند، در واقع با همان لحظهی یخزده در زمان روبهرو میشوند؛ لحظهای که زندگی هزاران نفر برای همیشه تغییر کرد.
ساعت شکسته ناگازاکی به خوبی نشان میدهد که گاهی یک ابزار روزمره، وقتی در بستر تاریخ قرار میگیرد، میتواند تبدیل به سندی زنده از حافظه جمعی بشود؛ سندی که حتی بدون کلمات، داستانی تلخ و فراموشنشدنی روایت میکند.
6️⃣ ساعت نجومی اولم (Ulm Astronomical Clock)، آلمان
در شهر اولم آلمان، کلیسای جامع گوتیک این شهر یک گنجینه تاریخی را در دل خود دارد: ساعت نجومی اولم. این ساعت در قرن شانزدهم میلادی ساخته شد و ترکیبی از دقت علمی و زیبایی هنری است.
صفحهی رنگارنگ آن علاوه بر نمایش زمان، موقعیت خورشید، ماه و علائم زودیاک را هم به نمایش میگذارد. طراحیاش با نقاشیها و جزئیات نمادین، بیشتر شبیه یک تابلوی هنری است تا یک وسیله مکانیکی.
جذابیت این ساعت در این است که هنوز هم توجه گردشگران را جلب میکند. هر بار که زنگ آن به صدا درمیآید یا عقربههایش حرکت میکنند، بازدیدکنندگان در واقع به یاد میآورند که چطور دانش نجومی و ایمان مذهبی در قرون وسطی دست در دست هم داشتند و نتیجهاش به شکل چنین شاهکاری باقی مانده است.
7️⃣ ساعت رولکس جان اف. کندی، آمریکا
در میان ساعتهایی که تاریخساز شدهاند، یک رولکس شخصی هم وجود دارد که به خاطر صاحبش ارزش افسانهای پیدا کرده است: ساعتی که روی دست جان اف. کندی، سی و پنجمین رئیسجمهور ایالات متحده بود. کندی چندین ساعت مشهور داشت؛ اما یکی از آنها که رولکس بود، بیشتر جلب توجه کرد؛ چون در مقطعی خاص به او هدیه داده شد و بعدها در حراجیها سر و صدای زیادی به پا کرد.
این ساعت مشهور کندی، رولکس Day-Date طلایی بود که در سال ۱۹۶۲، کمی پیش از ریاستجمهوری، به او هدیه داده شد. روی پشت این ساعت نوشتهای حک شده بود:
«جک عزیز، با عشق همیشگی، از طرف مریلین. ۲۹ مه ۱۹۶۲»
گفته میشود که این ساعت را مریلین مونرو (ستاره هالیوود) به کندی در روز تولدش هدیه داده بود. این موضوع به خاطر رابطهی پرحاشیهی آن دو، بعدها به یکی از جنجالیترین داستانهای پشت یک ساعت تبدیل شد.
ظاهرا کندی بعد از گرفتن هدیه به دستیارش گفته بود که این ساعت را «دور بیندازد» تا هیچوقت دیده نشود؛ چون از عواقب سیاسی و شخصی آن میترسید. با این حال ساعت باقی ماند و دههها بعد، در یکی از حراجیهای کریستی به نمایش گذاشته شد و میلیونها دلار ارزشگذاری پیدا کرد.
8️⃣ ساعت آبی اسکندریه
در دنیای باستان، وقتی خبری از چرخدنده و عقربه نبود، آب نقش زمانسنج را بازی میکرد. یکی از نمونههای شاخص این فناوری، ساعت آبی اسکندریه بود که در دورهی یونانی–رومی در مصر ساخته شد.
این وسیله با جریان کنترلشدهی آب درون یک ظرف کار میکرد: آب قطره قطره حرکت میکرد و سطحش با خطوطی روی ظرف یا شاخصی متحرک زمان را نشان میداد. بعضی از این ساعتها فقط برای اندازهگیری زمان روزانه استفاده میشدند. اما در اسکندریه، نمونههای پیچیدهتری هم وجود داشت که حتی مکانیزمهای خودکار داشتند؛ مثلاً زنگی به صدا درمیآمد یا مجسمهای کوچک حرکت میکرد.
جذابیت این ساعت در آن است که نمادی از ترکیب علم و زندگی شهری در دوران باستان محسوب میشود. در شهری مثل اسکندریه که مرکز دانش و تجارت بود، داشتن چنین ابزاری به معنای هماهنگی بهتر در کارهای روزانه، امور دولتی و حتی فعالیتهای علمی بود. بقایای بازسازیشدهی ساعتهای آبی امروزه در موزههای مختلف دیده میشود و به ما یادآوری میکند که هزاران سال پیش، انسانها با ابزارهای ساده اما خلاقانه، زمان را در مشت خود نگه میداشتند.
9️⃣ ساعت نجومی استراسبورگ، فرانسه
در کلیسای جامع استراسبورگ، یکی از پیچیدهترین ساعتهای مکانیکی جهان قرار دارد: ساعت نجومی استراسبورگ. این شاهکار مهندسی در قرن شانزدهم ساخته شد و ترکیبی حیرتانگیز از علم، هنر و ایمان مذهبی است.
این ساعت عظیم نه تنها زمان را نشان میدهد، بلکه موقعیت خورشید و ماه، تقویم کلیسایی، تاریخ عید پاک و حتی حرکات سیارات را هم محاسبه میکند. بخش تقویم آن با نقاشیها و نمادهای زودیاک تزئین شده و به قدری دقیق است که برای قرنها ابزار رسمی شهر در محاسبات مذهبی و علمی بوده است.
ساعت استراسبورگ هنوز هم کار میکند و یکی از درخشانترین نمونههای ساعتسازی رنسانس است. جذابترین بخش برای بازدیدکنندگان، نمایش روزانهی مجسمههاست: درست در ظهر، کاروانی از حواریون مسیح جلوی مجسمهی مسیح حرکت میکنند، در حالی که یک خروس مکانیکی بالهایش را تکان میدهد و بانگ میزند. همین صحنه هر روز جمعیتی از گردشگران را به پای برج کلیسا میکشاند.
🔟 ساعت جان هریسون H4، انگلستان
در قرن هجدهم، بزرگترین مشکل دریانوردی، یافتن طول جغرافیایی بود. کشتیها میتوانستند عرض جغرافیایی را با مشاهده ستارگان پیدا کنند؛ اما بدون دانستن طول دقیق، احتمال گم شدن یا حتی برخورد با صخرهها بسیار زیاد بود. دولت بریتانیا جایزهای بزرگ تعیین کرد برای کسی که بتواند این مشکل را حل کند.
اینجا بود که جان هریسون، نجار و ساعتساز خودآموخته، پا به میدان گذاشت. او پس از سالها تلاش، در ۱۷۵۹ نمونهای ساخت به نام H4؛ ساعتی جیبی شبیه به یک کرنومتر بزرگ. تفاوتش با ساعتهای قبلی این بود که در شرایط سخت دریا همچون تغییر دما، رطوبت، تکانهای شدید، همچنان دقیق میماند.
ساعت H4 با آزمایشهای دریایی ثابت کرد که میتواند خطای محاسبهی طول جغرافیایی را به حدی کاهش دهد که دریانوردی ایمنتر شود. این ساعت بعدها الهامبخش نسل جدیدی از کرنومترهای دریایی شد و مسیر اکتشافات، تجارت و حتی امپراتوریهای دریایی را تغییر داد. امروز H4 در موزه ملی دریانوردی گرینویچ لندن نگهداری میشود و به عنوان نقطه عطفی در تاریخ علم و ساعتسازی شناخته میشود؛ ساعتی که ثابت کرد یک مکانیزم کوچک میتواند سرنوشت اقیانوسها را تغییر دهد.
جمعبندی
از سنگ آهکی سادهی دره پادشاهان مصر گرفته تا کرنومتر ظریف جان هریسون، از برجهای عظیم مثل بیگبن تا ساعتهای پرجزئیات نجومی پراگ و استراسبورگ، همهی این نمونهها یک چیز مشترک دارند: زمان برای انسان همیشه فراتر از یک عدد بوده است.
هر ساعت در این فهرست، داستانی منحصر به فرد دارد. گاهی سندی از نبوغ علمی، گاهی یادگاری از تراژدی جنگ یا نمادی فرهنگی که نسلها آن را میشناسند. تماشای این ساعتها یعنی دیدن تلاش هزاران ساله بشر برای فهمیدن و کنترل چیزی که در نهایت از دسترسش فرار میکند: زمان.
امروز هم که ساعتهای هوشمند با امکاناتی فراتر از تصور روی دست ما هستند، باز هم نگاه به این آثار قدیمی یادمان میآورد که ریشهی همه آنها در همان پرسش سادهی انسانهای نخستین است: «چند ساعت گذشته؟»









